ششمين جشنواره ملي توليدات فرهنگي هنري مدرسه عشق، با رويکردي متفاوت از دوره هاي پيشين اين جشنواره؛ فصل جديد خود را با تغييراتي در بخش هاي جشنواره ونحوه داوري ها با هدف هويت بخشي به پايگاه هاي مقاومت بسيج آغاز کرده است. عنوان «مدرسه عشق» برگرفته از کلام گهربار امام راحل عظيم الشأن(ره) در خصوص بسيج مي باشد. طرح جشنواره فرهنگي هنري سالانه مدرسه عشق که در آستانه برگزاري ششمين دوره آن قرارگرفته ايم، فرصتي در جهت ديده شدن و ايجاد نشاط و پويايي در فعاليت هاي پايگاه هاي مقاومت اين شجره طيبه است.
مهم ترين ويژگي ششمين دوره ي جشنواره توليدات فرهنگي هنري مدرسه عشق در خصوص آثار منتخب خواهد بود که صرفاً آثار توليدي پايگاه هاي مقاومت بسيج در اين دوره به رقابت گذاشته خواهند شد به اين معني که صرفاً آثار متعلق به پايگاه داوري مي شوند.
اهداف جشنواره:
بخش هاي جشنواره:
1 - هنرهاي تصويري
2 - هنرهاي تجسمي
3 - نشر ديجيتال و مکتوب
4 - حوزه سرود و موسيقي
5 - پويانمايي ( پوياگران انقلاب )
6 - حوزه اجرا (اجراهاي پاتوقي)
7 - حوزه شعر و ادبيات
8 - بخش ويژه ( فعال ترين پايگاه ها)
/ج
مقالات مرتبط :
آثار گسترش توليد ملي
مزيتِهاي توليد ملي و حمايت از کالاي ايراني
استراتژي حمايت از توليد ملي و مصرف کننده
حضرت امام خمينى(ره)،قبل از آغاز نهضت اسلامى و پس از شروع آن، هميشه يكى از مدافعان استفاده از كالاهاى ايرانى و رويگردانى از مصرف اجناس خارجى بودند.
اين ويژگى، بعدها در آثار فقهى ايشان نيز، جلوه اى تام و تمام داشت.
در مسأله شماره 2831 رساله عمليه ايشان آمده است:«اگر در روابط تجارى با اجانب خوف آن است كه به بازار مسلمين صدمه اقتصادى وارد شود و موجب اسارت تجارى و اقتصادى شود، واجب است قطع اينگونه روابط، و حرام است اين نحو تجارت.»
اين رويكرد، پس از رحلت حضرت امام(ره) و آغاز دوران رهبرى حضرت آيت ا. اى نيز، تداوم پيدا كرده و از سوى ساير علماى اعلام نيز، مورد حمايت و پشتيبانى قرار گرفته است.
نامگذارى سال 1397، به عنوان سال «حمايت از كالاى ايرانى» خود نمونه اى بارز از چنين انديشه و رويكردى محسوب مى شود.
حضرت امام خمينى(ره) رهبر كبير انقلاب اسلامى درباره شهيد آيت الله سيد حسن مدرس مىفرمايند:
«در آن وقت لباس كرباس ايشان زبانزد بود؛ كرباسى كه بايد از خود ايران باشد مى پوشيد.»
امام خميني, حمايت از توليد داخلي ،,
به واقع، صنايع هاي تک به حوزه اي اطلاق مي شود که در آن نقش علم و فناوري هايِ روز، بسيار نافذ و تعيين کننده به شمار مي رود و هر آنچه در اين عرصه توفيقات بيشتري حاصل شود؛ طبيعتا فاصله با صنايع سنتي و قِرابت با صنايع بِروز بيشتر خواهد شد.
يکي از ويژگي هاي اصليِ صنايعِ هاي تک به اين امر معطوف مي شود که خروجي توليد در اين فعاليت ها از دو مَنظر کَميت و کيفيت به مراتب بالاتر از صنايع سنتي است. سرعت توليد،کيفيتِ بالايِ محصولات، هزينه تمام شده کمتر و مصرف انرژي پايين تر ( به نسبتِ ميزان انرژي که در صنايع سنتي به کار گرفته مي شود) از شاخص هاي قابل توجه در صنايع هاي تک به شمار مي رود.
به واقع تکنولوژي و فناوري روز، حرف نخست را در صنايع هاي تک مي زند و ارزش افزوده اي که با کار بر روي مواد اوليه براي توليد و عرضه محصول لحاظ مي شود، به مراتب فراتر از ارزش افزوده اي است که ما بِه ازاي فعاليت صنايع سنتي به دست مي آيد.
برخي گمان ميکنند صنايعِ هاي تک، تنها به محصولات و کالاهايي همچون کامپيوتر و اقلام الکترونيکي خلاصه مي شود اما در واقع ، دامنه صنايع هاي تک بسيار گسترده تر از اين محصولات است و امروزه خروجي توليدات اين صنايع به حوزه هايي همچون صنايع داروسازي، غذايي، کشاورزي همچون توليد کودهاي بيولوژيکي، ه کش ها، صنايع اُپتيک و ليزر، صنايع هوا و فضا، فناوري هاي ماهواره اي، انرژي هاي نو همچون مبدل هاي خورشيدي و.تَسَري پيدا کرده است.
باوجود چنين گستردگي، متاسفانه بکارگيري صنايع هاي تک در کشور آنچنان که انتظار مي رود، پيش نرفته است. موضوعي که در صورت عزم جدي و همتي عالي تر مي توان، بروز اين صنعت را در بخش هاي متعدد توليديِ کشور تجربه کرد. آنچنان که امروزه شاهد هستيم در صنعت هسته اي، به ميزان قابل توجهي در اين حوزه پيشرفت داشته ايم و همين توانمندي دنيا را چنان به حيرت وا داشت که قدرتمند ترين کشورهاي دنيا را براي نشستن بر ميز گفت و گو و مذاکره با ايران مُجاب کرد.
قطعا هر آنچه در اين حوزه (صنايع هاي تک) برنامه ريزي دقيق تري لحاظ شود شاهد توسعه توليد در کشور خواهيم بود و به تبع آن با کمي و کيفي تر شدن محصولات در سايه صنايعِ هاي تک،کالاهاي ايراني از حمايت فزاينده تر برخوردار خواهند شد و اساسا يکي از پيش نيازهاي حمايت از کالاي ايراني به اين امر خطير معطوف مي شود.
به واقع، صنايعِ هاي تک يا به تعبيري اقتصاد دانش بنيان، از موضوعات خطيري است که در طول ساليان گذشته به کرات از سوي دلسوران نظام و کشور مورد تاکيد قرار گرفته و به طور قطع در صورت غفلت و کم توجهي به اين توصيه ها در آينده، بخش قابل توجهي از ارز کشور صرف خريد محصولات مورد نياز از کشورهاي خارجي خواهد شد و منطق حکم مي کند براي تسريع روند توسعه اقتصادي کشور، تامين نياز داخلي و فراتر از آن صادرات محصولات دانش بنيان و حصول اهداف از پيش تعيين شده در عرصه سياست هاي اقتصاد مقاومتي، تلاش فزاينده تري در اين عرصه لحاظ شود، در غير اينصورت بي توجهي يا کم توجهي در اين بخش، تبعات ناخوشايندي براي اقتصاد کشور در پي خواهد داشت.
با نيم نگاهي به گزارشات منعکس شده از سوي رسانه ها در ارتباط با صادرات محصولات متکي به فناوري هاي نو و هاي تک به اعداد و ارقام خيره کننده اي از رشد فزاينده صادرات در اين محصولات از سوي کشورهاي ديگر، پِي خواهيم برد.
براي مثال، سهم کل فناوري در حوزه صادراتي هند از 4 درصد در سال 1998 به 25 درصد در سال 2013 ميلادي افزايش پيدا کرده است.
درآمد کلي بخش هاي متکي به فناوري در کشوري همچون آلمان در سال 2013، 800 ميليارد يورو بوده است و در کشوري همچون چين، درآمد شرکت هاي توليدکننده بخش فناوري پيشرفته در سال 2013 ميلادي بيش از 11604 ميليارد يُوان ، برآوُرد شده و اين در شرايطي است که در سال 1395، بهزاد سلطاني، رئيس صندوق نوآوري و شکوفايي اقتصاد دانش بنيان، در ارتباط با نقش اقتصاد دانش بنيان در اقتصاد کشور اظهار کرد : اقتصاد دانش بنيان تنها نيم درصد از اقتصاد کشور را پوشش مي دهد. ( با اين آمار متاسفانه بايد به اين واقعيت تلخ اذعان کرد که در اين عرصه بسيار ضعيف عمل کرده ايم و بايد تکاپو و تلاش هر چه بيشتري در اين بخش اِعمال شود ).
البته نبايد اين نکته را فراموش کرد که در ساليان اخير شرکت ها و مراکز دانش بنيانِ بسياري تاسيس و راه اندازي شده و اعتبارات و تسهيلات بسياري نيز به اين بخش ها اختصاص يافته است اما انتظار مي رود براي تامين اهداف و خروجي مورد نظر، تلاش هر چه بيشتري لحاظ شود.
آنچنان که گزارشات مراجع ذي ربط نشان مي دهد، سهم محصولات هاي تک در بخش اقلام صادراتي ايران محدود و ناچيز است و اين عارضه اي است که با چشم انداز ترسيم شده در حوزه توليد ملي و کالاي ايراني منافات دارد و فاصله بسياري ميان اين دو احساس مي شود.
چندي پيش، دفتر مطالعات انرژي، صنعت و معدن مرکز پژوهش هاي مجلس اعلام کرد؛ سهم صادرات محصولاتِ هاي تک از ايران در ساليان اخير بسيار اندک و در برخي سال ها کمتر از يک درصد بوده است.
بنابر گزارشات منعکس شده، روند اين سهم در برخي از بازه هاي زماني همچون سال هاي 1384 تا 1393 از يک و نيم درصد به زير يک درصد بصورت نزولي با کاهش مواجه بوده است.
صنايع هاي تک يا اقتصاد دانش بنيان را مي توان به راهکاري براي برون رفت از اقتصاد تک محصولي تشبيه کرد و هر آنچه در اين بخش شاهد موفقيت هاي فزاينده تري باشيم، به همان ميزان فاصله ما با اقتصاد نفتي بيشتر خواهد شد.
چندي پيش، رضا پديدار، نايب رئيس فدراسيون صنعت نفت ايران در گفت و گو با رسانه ها در اين خصوص اظهار کرد: براي کاهش وابستگي کشور بهدرآمدهاي نفتي، بايد به فعاليت هايي با ارزش افزوده هر چه بيشتر در حوزه توليد مبادرت ورزيد.
وي با اشاره به ذکر مثالي از صنعت پتروشيمي در اين خصوص مي گويد: براي مثال مي توان مواد اوليه مورد نياز پتروشيمي ها که عمدتا مَيَعاناتِ گازي و ساير مشتقات هيدرو کربوري است را به کالاي نهايي تبديل کرد و چنين اقداماتي علاوه بر کاهش وابستگي به نفت، قدرت اقتصادي ما را نيز دو چندان خواهد کرد.
در پايان نبايد از نقش حائز اهميت مراکز دانشگاهي در تربيت نيروهاي انساني کارآمد و خلاق که از توانمندي تبديل کردن ايده ها به فناوري برخوردار باشند و عزم دانشجويان به عنوان بخشي از اقشار اجتماعي که در ميان عموم مردم زيست و زندگي ميکنند و برنامه ريزي هر چه دقيق تر دستگاه هاي ذي ربط براي هموار کردن مسير به منظور نقش آفريني و بُروز استعدادهاي هر چه بيشتر عناصر علمي و تحصيلکرده کشور براي حصول توفيقات هر چه بيشتر در اين زمينه،(صنايع هاي تک و اقتصاد دانش بنيان) به سادگي گذشت.
به گزارش سرويس اقتصادي جام نيـوز، مقام معظم رهبري در سخنراني آغاز سال 94 در حرم مطهر رضوي تصريح کردند: "بهنظر بنده آن چيزي که امسال و سالهاي بعد از اين بايد بهعنوان هدف اقتصاد مورد توجه باشد، عبارت است از سرمايهگذاري روي توليد داخلي. همه تلاشها از سوي همه بايد براي تقويت توليد داخلي بسيج بشود. از همه مسئولاني که در زمينههاي اقتصادي فعاليت دارند و از همه آحاد مردم بايد مطالبه بشود که به مسئله تقويت توليد داخلي کمک کنند".
اين روزها مسئولان سياست خارجي کشور در حال مذاکره با گروه 1+5 براي لغو کامل تحريمها هستند، تحريمهايي که حتماً در اقتصاد مؤثر بوده و مشکلاتي را ايجاد کرده است، ولي در اين بين اغلب کارشناسان و اقتصاددانان و حتي مسئولان دولت معتقدند که تأثير تحريمهاي خارجي در ايجاد مشکلات اقتصادي کشور حداقل است و عمده مشکلات از مديريت و ساختارهاي غلط داخلي ناشي شده است.
دستاندرکاران توليد داخلي اين روزها بيشترين گلهمندي را از سياستهاي اقتصادي دارند و همسو با اقتصاددانان معتقدند که دولت بايد فارغ از مذاکرات و تلاش براي لغو تحريمهاي خارجي، دستاندازهاي متعدد قانوني، ساختاري و اجرايي توليد ملي را که يک نوع تحريم داخلي است، بردارد و از سوي ديگر از مردم هم انتظار دارند با لغو تحريم توليد ملي به خريد کالاهاي داخلي رو آورند.
نظر شما در مورد "تحريم توليد ملي و خريد کالاهاي داخلي" چيست؟
در چند سال اخير و با شدت يافتن تحريم هاي يک جانبه و غيرانساني غرب عليه جمهوري اسلامي ايران با هدف متوقف کردن برنامه هاي صلح آميز هسته اي ايران، واژه ي جديد « اقتصاد مقاومتي » به ادبيات اقتصادي کشور اضافه و به
گردآوري: سيد امير حسين کامراني راد
منبع اختصاصي: راسخون
در چند سال اخير و با شدت يافتن تحريم هاي يک جانبه و غيرانساني غرب عليه جمهوري اسلامي ايران با هدف متوقف کردن برنامه هاي صلح آميز هسته اي ايران، واژه ي جديد « اقتصاد مقاومتي » به ادبيات اقتصادي کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است. اين واژه اولين بار در ديدار کارآفرينان با مقام معظم رهبري در شهريور سال 1389 مطرح گرديد. در همين ديدار، مقام معظم رهبري « اقتصاد مقاومتي » را معنا و مفهومي از کارآفريني معرفي و براي نياز اساسي کشور به کارآفريني نيز دو دليل « فشار اقتصادي دشمنان » و « آمادگي کشور برايي جهش » را معرفي نمودند.1
براي مفهوم اقتصاد مقاومتي در همين مدت زمان کم، تعاريف متفاوتي ارائه شده که هر کدام از جنبه اي به اين موضوع نگاه کرده اند. در اين ميان، تعريف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتي را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ايشان در ديدار با دانشجويان فرمودند:
« اقتصاد مقاومتي يعني آن اقتصادي که در شرايط فشار، در شرايط تحريم، در شرايط دشمني ها و خصومت هاي شديد مي تواند تعيين کننده ي رشد و شکوفايي کشور باشد. »2
اين مقاله که مشتمل بر بيانات حکيمانه مقام معظم رهبري (مدظله العالي) درباره اقتصاد مقاومتي است به خوانندگان عزيز تقديم مي گردد.
ارکان اقتصاد مقاومتي
الف: مقاوم بودن اقتصاد
وظيفهي همهي ما اين است که سعي کنيم کشور را مستحکم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوي دشمن، حفظ کنيم و نگه داريم؛ اين يکي از اقتضائات «اقتصاد مقاومتي» است که ما مطرح کرديم. در اقتصاد مقاومتي، يک رکن اساسي و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهي دشمن قرار بگيرد، مقاومت کند.3
ب: استفاده از همهى ظرفيتهاى دولتى و مردمى
بخش خصوصى را بايد کمک کرد. اينکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کرديم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ يکى از بخشهايش همين تکيهى به مردم است؛ همين سياستهاى اصل 44 با تأکيد و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولين کشور ميشنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمىآيد. خب، بايد فکرى بکنيد براى اينکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانکهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقى که لازم است، کارى کنيد که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنايش اين است که ما يک اقتصادى داشته باشيم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسيبپذيرىاش کاهش پيدا کند. يعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که هميشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا کند. يکى از شرائطش، استفاده از همهى ظرفيتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و انديشهها و راهکارهائى که صاحبنظران ميدهند، استفاده کنيد، هم از سرمايهها استفاده شود.
به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود. البته در بيانات دوستان به برخى از اين حوادثى که ناشى از پيگيرى مفسدين اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نميشود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنيم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنيم؛ اين واقعاً نشدنى است. همان چند سال پيش هم که من راجع به اين قضيه بحث کردم و مطالبى را به مسئولين کشور گفتم، به همين نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما ميتوانيم سرمايهگذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود که مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود که ما مشارکت مردم و سرمايهگذارى مردم را کم داشته باشيم؛ نه، چون اکثر کسانى که ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يکى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت کنيد که کسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد کار و کارآفرينى تسهيلات بانکى بگيرند، اما کارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت کنيد؛ هم شما مراقبت کنيد، هم قوهى قضائيه مراقبت کند. به نظر من همکارى قوهى مجريه و قوهى قضائيه در اينجا يک کار بسيار لازمى است.4
ج: حمايت از توليد ملى
يک رکن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و کشاورزى. خب، آمارهائى که آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند که بعضى کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج کرد. اينها طبعاً ايجاد اشکال ميکند. اگر چنانچه همين بخش دوم قضيه - يعنى آن نيمهى خالى ليوان - نميبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه ميکرديد و کمکهاى بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستى تکيه کرد.
واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنيد. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است - لذا همان طور که گفتيد، محصول سيمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهى اينجورىمان خوب است - ليکن بايد به فکر واحدهاى متوسط و کوچک باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد.5
د: مديريت منابع ارزى
مسئلهى منابع ارزى هم مسئلهى مهمى است؛ که خب، حالا آقايان توجه داريد. روى اين مسئله دقت کنيد، خيلى بايد کار کنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت کرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در رومهها از قول يک مسئول، يک جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يک جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يک تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال کنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود.6
ه: مديريت مصرف
يک مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مديريت مصرف است. مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيهى اسراف و زيادهروى، قضيهى مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگسازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگسازىاش بيشتر به عهدهى رسانههاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجهى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاههاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگسازى کنيد. ما يک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگىمان اهل اسرافيم! بخش عملياتىاش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفهجوئى است و ميخواهد صرفهجوئى کند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدى بگيريد. دولت خودش يک مصرفکنندهى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يک مصرفکنندهى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در کار مصرف، صرفهجوئى کنيد. صرفهجوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است.
به مصرف توليدات داخلى هم اهميت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانهى شما، اگر کار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمرهاى که مورد نياز وزارتخانه است، تهيه ميشود، سعى کنيد همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يک قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع کنيد و بگوئيد هيچ کس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف کند. به نظر من اينها ميتواند کمک کند. 7
تبيين اقتصاد مقاومتى
در زمينهى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح کردند؛ عيبى ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمى را نکردم. اگر واقعاً يک تبيين دانشگاهى و آکادميک نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ايشان، مکمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشکالى دارد؟ آن را هم مطرح کنيم. آنچه که به نظر ما رسيده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نيست؛ اينجور نيست که اقتصاد مقاومتى معنايش حصار کشيدن دور خود و فقط انجام يک کارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى که به يک ملت امکان ميدهد و اجازه ميدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. اين يک فکر است، يک مطالبهى عمومى است. شما دانشجو هستيد، استاد هستيد، اقتصاددان هستيد؛ بسيار خوب، با زبان دانشگاهى، همين ايدهى اقتصاد مقاومتى را تبيين کنيد؛ حدودش را مشخص کنيد؛ يعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحريم، در شرائط دشمنىها و خصومتهاى شديد ميتواند تضمين کنندهى رشد و شکوفائى يک کشور باشد.
من کجا و تو کجا که شنيدم قطره هاي خونت با همين خاک هاي شلمچه يا طلاييه، يا شايد با آب هاي اروند همراه شد تا من را که بعد از سال ها به زيارت تو کشانده، هشدار دهد و کسي از درونم فرياد بزند که:
"هاي! مي داني فاصله خوني که در رگ توست با آن قطره هاي خون در چيست؟"
من کجا و تو کجا که شنيدم چقدر راحت چشمت را به زرق و برق چراغ هاي شهر بستي! چراغ هاي چشمک زني که مردمش را از نگاه به آسمان باز مي داشت و تو اما دنبال ستاره ها بودي و همين شد که خودت هم يکي از ستاره هاي آسمان شدي.
من کجا و تو کجا که شايد در يک لحظه ملکوتي، به قشنگي تمامي عمر آدم ها، کوله بار گناهانت را زمين گذاشتي و قنوت کردي، سجده کردي، سجده شکر يا توبه نمي دانم، هر چه بود در يک لحظه عهدي بستي و تمام شد و همه چيز از همين يک لحظه شروع مي شود، لحظه هايي که شايد يک چشم بر هم زدن طول نکشند، اما چشمه اي در قلب آدم ها مي جوشانند که سعادت عمري را رقم مي زند، لحظه اي که ميثاق مي بندي همان باشي که او مي خواهد.
وقتي بر خاکي که روي آن افتاده بودي قدم مي زدم، با تو پيمان بستم، کوله بار گناهانم را همان جا روي زمين بگذارم و همان ميثاقي را ببندم که تو با خدا بستي.
هنوز کلام پير جماران را از ياد نبرده ام که گفت جنگ تمام نشده است، جنگ ما جنگ حق و باطل است و تا پايان تاريخ ادامه خواهد داشت و من هر روز در کشاکش زندگي معناي اين کلامش را در مي يابم، در جنگي که هنوز تمام نشده است با مسئوليتي هزاران بار سنگين تر.
گاهي که بار سنگين اين مسئوليت را بر دوشم احساس مي کنم دلم براي آسمان تنگ مي شود.
و تو مي داني که در اين زرق و برق شهر ها پيمودن راه آسمان چقدر سخت است.
همراهيم کن
.تا شايد من هم به آسماني که بپيوندم.
.تا شايد من هم يکي از آن هايي باشم که امام عصر (عج)، براي خودش انتخاب مي کند.
.تا شايد من هم مثل تو پرواز کنم.
اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلک بين يدي وليک
بخش فرهنگ پايداري تبيان
درباره این سایت